كودكان و اوقات كسالت آور
كودكان و اوقات كسالت آور
كودكان و اوقات كسالت آور
نويسنده: کبري قائمي تهراني
اين يك حقيقت است كه در دنياي كنوني كه در واقع دنياي معلومات و دنياي شناخت راز و رمز پديده ها است، فرصت حل مسائل روزمره را به كودكان بدهيم. اين وظيفه والدين نيست و هرگز نبوده است كه تمام مدت كودكان خود را مشغول و سرگرم نگاه دارند. در واقع وظيفه والدين اين است كه به بچه ها كمك نمايند تا آنجا كه ممكن است خودشان راه حلي براي مسايل پيدا كنند. هيچ پدر و مادري دوست ندارد در زمره افرادي قرار گيرد كه بچه ها به آنان متكي باشند بلكه ترجيح مي دهند به كودكان خود كمك نمايند تا وابسته بودن به اطرافيان را غير ضروري تلقي نمايند. اگر بچه ها به والدين خود گله نمايند كه كسل و بي حوصله هستند خيلي صريح و راحت والدين بايد به او بفهمانند كه اين وظيفه آنان نيست كه تمام اوقات روز در اختيار آنان باشند و با فعاليتهاي سرگرم كننده اوقات كسالت آور او را پر نمايند بايد به كودك ياد داد و آموخت كه كم كم قوه ـ ابتكار و سازندگي خود را به كار بسته و سعي نمايند راه حلي براي اين مشكل و مسئله ـ خود بيابند. بايد به كودكان آموخت كه براي سرگرم نگاه داشتن خود از قوه تصور و تجسم خلاق خودشان كمك بگيرند. اين همان مسئوليتي است كه پدر و مادر به عهده دارند يعني به بچه ها بياموزند كه مستقلا فكر كنند و راه حلي براي مسايل و مشكلات خود پيدا نمايند. اگر هر بار كه كودك درخواستي از والدين خود دارد و تمناي رفع كسالت و خواهش همبازي بودن با آنان را داشته باشد و والدين مطيع درخواست او باشند و دورش را بگيرند و در فكر اين باشند كه براي رفع نياز او و اين اوقات كسل آور چه بايد بكند، كودك را در رفع نياز و چگونگي آن محتاج افكار خود قرار داده اند. بايد به كودكان كمك كنيد تا حس خلاقيت و ابتكار ويژه ـ خود را پرورش دهند، علاقه و تمايل در پرتو نمودن اوقات فراغت بسيار مهم است اما پر كردن وقت خودشان با والدين دور از انصاف و منطق مي باشد. والدين بايد سعي نمايند ارزش پيگيري نبوغ و استعداد ذاتي كودكان را دايما به آنان گوشزد نمايند و براي گرفتن نشان لياقت و تاييد رفتار تلاش مستمر و بكارگيري ذهن و فكر خلاق بسيار مهم است. كودكان خلاق كه خود فكر مي نمايند، راه مي يابند، و در راستاي همان راه قدم بر مي دارند. در واقع مسئله را شناخته اند، راه حل را يافته اند و راه يافته شده را تجربه و دست ورزي مي نمايند و با قلب و روح خود لذت درگيري را چشيده اند در واقع ساعت ملال آور و كسل كننده اي كه در پي يافتن راهي براي سپري كردن در نزد والدين خود بوده اند را به ساعاتي پر احساس و در اوج غرور و لذت مبدل ساخته اند.
كودكاني كه خود مي انديشند و درصدد يافتن راه مناسب در زندگي مي باشند، يك معيار سنجش دروني براي خود دارند كه فقط براي خودشان مهم است و تا رسيدن به آن دست از تلاش و جستجو بر نمي دارند. كودكاني كه از سوي والدين خود تشويق مي گردند تا به جاي همبازي شدن با آنان درصدد يافتن و ارايه پيشنهادات باشند، بيشترين تاثير را در افكار و پويايي تصورات ذهني و عقلي خود مي يابند. اين مورد در خصوص كودكاني كه هميشه داوطلب مسابقه دادن، برنده شدن و رهبر بازي بودن صادق و مشهود است. البته والدين كودك بايد متوجه اين نكته اساسي باشند كه كودكان براي پر نمودن اوقات خود احتياج به رها شدن دارند كودكي كه منع از دست زدن به خاك و آب و... دارد فقط همبازي خود را والدينش مي بيند و اين محدوديت در دست ورزي به محيط محدوديت در وقت و در اختيار كودك بودن را براي والدين به ارمغان خواهد آورد. اگر مي خواهيم كودك مان خود بجويد، خود بيابد و خود بشناسد. بايد به او آزادي و استقلال فكر و عمل داد يعني اجازه كاوش و جستجو كردن و سپس رفتار و اعمال كودكان با عقل و منطق دوران سني خودشان منطبق گردد. اتاق كودك، اسباب بازي كودك و مشاهده ـ محيط اطراف او محل ابتكار و سليقه ـ آنان است. هرگز در امور مربوط به آنان دخالت نكنيد و فقط سعي نماييد در صورت نياز هدايت غير مستقيم داشته باشيد. اگر والدين تمام سعي خود را بنمايند كه ويژگي هاي كودك را بشناسند و آنان را هدايت نمايند نه اينكه در دست بگيرند و كنترل نمايند.
در واقع كودكشان را ياري داده اند تا خود را بشناسد و مسئله را خود حل نمايد. توانايي حل مسئله در كودكان اصلا چيزي نيست كه بتوان آن را اندازه گيري نمود، قياس كرد يا بسياري از قبل براي آن تعيين كرد. اگر كودك را آزاد بگذاريد و اجازه بدهيد والدين خود و با تكيه بر آنان به شناخت محيط اطراف خود نيز بپردازند، خود راهي براي ساعات كسل كننده و خالي خود مي يابند. از تمام ساعات روز به خوبي بهره برده و لذت مي بردند. حقيقتا كودكاني كه مجاز هستند خودشان باشند، خودشان بايد فكر كنند و در چارچوب قانوني اجتماع و مورد پسند اخلاق خانواده و عرف بينديشند و عمل نمايند و مانند آفتاب نيمروزي داراي تابش و درخشندگي در زندگي خود مي باشند كه نياز به روشنايي و كسب نور از ديگران ندارند. كودكان در كلامي ساده اگر آزاد و رها باشند و در قالب بايد و نبايدهاي والدين قرار نگيرند از اين فرصت براي زندگي خود استفاده نموده، ديگر نيازي نيست كه والدين از وقت و زمان خود و در حقيقت بيش از حد حوصله و توان خود براي كودكان شان صرف نمايند و فقط كافي است در اين مواقع به جاي همراه شدن با ساعات كودك، برخوردي متفاوت داشته او را متوجه راهي متفاوت نمايند، راهي كه او بداند مي تواند فقط اگر خودش بخواهد.
منبع: ماهنامه آموزشي کودک شماره 50
كودكاني كه خود مي انديشند و درصدد يافتن راه مناسب در زندگي مي باشند، يك معيار سنجش دروني براي خود دارند كه فقط براي خودشان مهم است و تا رسيدن به آن دست از تلاش و جستجو بر نمي دارند. كودكاني كه از سوي والدين خود تشويق مي گردند تا به جاي همبازي شدن با آنان درصدد يافتن و ارايه پيشنهادات باشند، بيشترين تاثير را در افكار و پويايي تصورات ذهني و عقلي خود مي يابند. اين مورد در خصوص كودكاني كه هميشه داوطلب مسابقه دادن، برنده شدن و رهبر بازي بودن صادق و مشهود است. البته والدين كودك بايد متوجه اين نكته اساسي باشند كه كودكان براي پر نمودن اوقات خود احتياج به رها شدن دارند كودكي كه منع از دست زدن به خاك و آب و... دارد فقط همبازي خود را والدينش مي بيند و اين محدوديت در دست ورزي به محيط محدوديت در وقت و در اختيار كودك بودن را براي والدين به ارمغان خواهد آورد. اگر مي خواهيم كودك مان خود بجويد، خود بيابد و خود بشناسد. بايد به او آزادي و استقلال فكر و عمل داد يعني اجازه كاوش و جستجو كردن و سپس رفتار و اعمال كودكان با عقل و منطق دوران سني خودشان منطبق گردد. اتاق كودك، اسباب بازي كودك و مشاهده ـ محيط اطراف او محل ابتكار و سليقه ـ آنان است. هرگز در امور مربوط به آنان دخالت نكنيد و فقط سعي نماييد در صورت نياز هدايت غير مستقيم داشته باشيد. اگر والدين تمام سعي خود را بنمايند كه ويژگي هاي كودك را بشناسند و آنان را هدايت نمايند نه اينكه در دست بگيرند و كنترل نمايند.
در واقع كودكشان را ياري داده اند تا خود را بشناسد و مسئله را خود حل نمايد. توانايي حل مسئله در كودكان اصلا چيزي نيست كه بتوان آن را اندازه گيري نمود، قياس كرد يا بسياري از قبل براي آن تعيين كرد. اگر كودك را آزاد بگذاريد و اجازه بدهيد والدين خود و با تكيه بر آنان به شناخت محيط اطراف خود نيز بپردازند، خود راهي براي ساعات كسل كننده و خالي خود مي يابند. از تمام ساعات روز به خوبي بهره برده و لذت مي بردند. حقيقتا كودكاني كه مجاز هستند خودشان باشند، خودشان بايد فكر كنند و در چارچوب قانوني اجتماع و مورد پسند اخلاق خانواده و عرف بينديشند و عمل نمايند و مانند آفتاب نيمروزي داراي تابش و درخشندگي در زندگي خود مي باشند كه نياز به روشنايي و كسب نور از ديگران ندارند. كودكان در كلامي ساده اگر آزاد و رها باشند و در قالب بايد و نبايدهاي والدين قرار نگيرند از اين فرصت براي زندگي خود استفاده نموده، ديگر نيازي نيست كه والدين از وقت و زمان خود و در حقيقت بيش از حد حوصله و توان خود براي كودكان شان صرف نمايند و فقط كافي است در اين مواقع به جاي همراه شدن با ساعات كودك، برخوردي متفاوت داشته او را متوجه راهي متفاوت نمايند، راهي كه او بداند مي تواند فقط اگر خودش بخواهد.
منبع: ماهنامه آموزشي کودک شماره 50
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}